به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما؛ مردم سالاری دینی همان ترجمان دیانت در عرصههای سیاسی و اجتماعی است که الهیترین رابطه مردم را با حکومت تشکیل میدهد.
مشروعیت نظام در مردم سالاری دینی با دین مبین اسلام است که با مقبولیت مردمی تحقق مییابد این یعنی در جمهوری اسلامی ایران "میزان رای ملت است".
این رویکرد از دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و میرود که به الگوی مردمی در همه جهان تبدیل شود و بیداری اسلامی و گسترش جبهه مقامت و گسترش جهانی اقدام علیه ظلم و استبداد از دستاوردهای پایدار آن محسوب میشود.
نظام جمهوری اسلامی ایران با معیارهای مردم سالاری دینی بارها محک خورده و با ثباتتر شده است. این الگو بسیار فراتر و برتر و سرافرازتر از الگوی دموکراسی غربی هاست و هرگز این نوع دموکراسی به گرد مردم سالاری ما نمیرسد و نخواهد رسید، چون مردم سالاری دینی همیشه شرافت و غیرت سیاسی را دارد، اما گاهی دموکراسی غربیها با بی شرافتی کامل نیز همراهی میکند.
مردم سالاری را نمیتوان ریشه کن کرد، چون به مردم ابتناء دارد، اما دموکراسی غربیها بهانهای برای فروپاشی یک سرزمین متمدن هم میشود مانند آنچه در اوکراین افتاد و واشنگتن تلاش میکند این روند را در غرب آسیا هم تکرار کند با داعش یا بی داعش هم فرقی نمیکند.
مردم سالاری دینی در داخل کشور ما هم دشمنان زیادی دارد، اما چون مردم در صحنه هستند آنها نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
در ادامه این مطلب به برخی وجوه تمایز و تفاوت مردم سالاری دینی با الگوی دموکراسی غربی اشاره میکنیم:
۱- هدف مردم سالاری تلاش برای کسب فرصتهای خدمتگزاری است، اما در دموکراسی برای کسب قدرت و ریاست تلاش میشود (ما تشنگان خدمتیم و شیفتگان قدرت).
۲- مردم سالاری دینی، خدمت به همه مردم را هدفگذاری میکند و احترام میگذارد، اما در دموکراسیها همواره اقلیت بر اکثریت حکومت میکنند، چون بخشی از مردم پای صندوقهای رای نیستند و گروهی هم که برنده میشود، اکثریت رای دهندگان را دارد نه اکثریت مردم را.
۳- مردم سالاری دینی همواره بر عدالت سیاسی در تصمیم سازیها و سیاستگذاریها تکیه دارد و به منافع دیگر قشرها نیز توجه میکند نه اینکه همه تلاشها در جهت منافع گروهی و حزبی باشد.
۴- در نظامهای سایی غربی پول و قدرت و سرمایه تعیین کننده است و دیگران نمیتوانند خارج از این معیارها وارد عرصه شوند، اما در مردم سالاری دینی اهلیت و توانمندی حرف اول را میزند حتی اگر شهید رجایی و یک معلم ساده باشد.
۵- در مردم سالاری دینی تک تک انسانها همواره محترم است و ابزاری برای دموکراسی محسوب نمیشود.
۶- جامعه واحد و متحد همواره مورد نظر برنامه ریزان است نه اینکه اقلیت محدود خود را حاکم بدانند به نام مردم حرف بزنند، اما به کام اقلیت.
۷- دموکراسیهای غربی نوعی استبداد پروری را رونق میدهد، اما در نظام مردم سالاری دینی هرگز استبداد نمیتواند عرض اندام کند، چون مسئولان، خدمتگزاران مردم هستند نه اینکه حاکم برمردم باشند.
۸- مشروعیت نظام در مردم سالاری دینی با دین مبین اسلام است که با مقبولیت مردمی تحقق مییابد، اما در دموکراسی مشروعیت دینی جایی ندارد و در ادامه به دین زدایی و نظامهای سکولار و لائیک منتهی میشود
۹- مسئولیتها و آرای مردم همواره امانت محسوب میشود و نباید در ان خیانت کرد، اما در دموکراسی قدرت و ریاست حرف اول را میزند
۱۰- تبلیغات در مردم سالاری دینی برای ارتقای ارزشها و فرهنگ همه مردم و جامعه و در جهت صیانت و حفاظت از تمامیت اعتقادی و ارزشی و هنجاری مردمی است، اما در دموکراسی فقط برای کسب رای مردمی صورت میگیرد حتی اگر با دروغ همراه باشد.
چون کسانی که در گذشته کارنامه خود را عرضه کرده اند و با ادبار مردمی روبرو شده اند، دیگر نمیتوانند با شکل و قیافه فریب دهنده و منافقانه، وارد بازار سیاست شوند.
۱۱- اخلاق اسلامی مقدم بر رفتارهای سیاسی است و در مردم سالاری دینی، جشن پیروزی و شکست رقیب معنی ندارد.
۱۲- تبریک به رقیب نخستین کار پس از پایان کارزارهای انتخاباتی و کسب فرصت برای خدمت رسانی به نظام و مردم است و همواره در طول دوره حفظ امانت مردم باید به رقیبان احترام گذاشت و حتی از توانمندیهای آنها برای هم افزایی کاراییها و کارامدیها استفاده کرد.
۱۳- احترام به جای تخریب؛ باید بر تواناییهای خود تکیه کنیم نه ناتوانیهای احتمالی دیگران
۱۴- همکاری از پایان انتخابات آغاز میشود، چون هدف پیشرفت و تعالی نظام و کشور است و همه از آن خوشحال میشوند.
۱۵- مردم هرگز دو دسته نمیشوند و نظام سیاسی فقط به ساعتهای اخذ رای محدود و بسته نمیشود.
مدل تحزب گرایی که حزب را بر نظام مقدس میانگارد و در غرب هم جواب نداده است یا فقط یک حزب چند سر که از بالا به پایین شکل میگیرد و مبدا و مقصد آن کسب یا حفظ قدرت است؛ به درد ملت ایران نمیخورد یعنی مردم همچون روشی را نمیپسندند و در صورت لزوم نابودش خواهند کرد.
۱۶ - هدف انتخاب کمک به گزینش برتر و انتخاب اصلح است و اهلیت را هم قانون اساسی و نظارتها تشخیص میدهد.
۱۷-رای مردم برای تمام دوره انتخاب و هر لحظه یک امانت و همان حق الناس است
۱۸- مردم سالاری دینی اکثریت و اقلیت ندارد و همه مردم نقش فعال دارند.
۱۹- احترام به همه مردم و خدمتگزاری به همه مردم واجب است.
۲۰- معیارهای دوگانه یا چندگانه نداریم و هیچ کس حق ندارد برای تخریب نظام و دستاوردهای آن یگانه سوز، دوگانه سوز یا چندگانه سوز باشند.
هدف نهایی و غایی کمک به استقرار کامل نظام مردم سالاری دینی و تحقق این اهداف است "محدوده قدرت برای همه مردم شکسته شود و عدهای که اعتقادی به مردم سالاری ندارند نباید جامعه سیاسی را به نفع خود تخریب نمایند".
اسماعیل محمدی: دبیر خبرگزاری صدا و سیما