به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، از دید کارشناسان دینی الزام عقلی حکمش وجوب است، حکم حجاب هم یک حکم ارشادی است یعنی از نظر عقلی حجاب لازم است.
حجاب هم مصلحت فردی دارد و هم مصلحت اجتماعی
*حجاب تنها مخصوص خواهران نیست برادران هم باید پوشش داشته باشند.
حد پوشش مرد و زن متفاوت است و زنها یک مقدار پوشش بیشتری دارند و آن پوشش موهای سرشان است که اضافهتر از مردان است، اما مردها هم باید بدنشان پوشیده باشد. پاها و بدن آنها باید کاملا پوشیده شود.
*فواید فردی و اجتماعی حجاب
اگر میکروبی مسری در وجود من باشد، برای وجود من ضرر دارد حتی اگر در خانه تنها زندگی کنم و حتی اگر در بیابان باشم اگر کسی در کنارم زندگی بکند، میکروب به او سرایت میکند.
اگر کسی خود را معطر کرده باشد، اطرافش را نیز خوشبو میکند یعنی هم مصلحت فردی دارد و هم مصلحت اجتماعی.
حجاب نیز یک چنین حالتی دارد هم برای جامعه برکت به همراه دارد و هم برای فرد.
*حجاب هم حق الناس و هم حق الله است.
بعضی چیزها حق الناس است. مثل بدهکاری، اگر ما به کسی بدهی داشتیم خداوند متعال مرا احظار میکند به این که بدهی خودم را به آن فرد پرداخت کنم.
*اما این الزام، الزام حق الناسی است.
اگر رفتم دین خودم را پرداخت کنم و آن طرف مقابل گفت من حلال کردم و نمیخواهد پول مرا بدهی، خدای متعال نمیآید بگوید که درست است که او حلال کرده، اما تو باید بپردازی. یک حق الناسی بود و تمام شد.
خدای متعال هم به اعتبار حق الناس ما رو مکلف کرد، اما بعضی چیزها هم حق الناس است و هم حق الله. گاهی وقتها هم مشکوک است.
مثلا در مورد غیبت اکنون اختلاف بین علما وجود دارد که اگر طرف مقابل گفت من راضی هستم، غیبت مرا انجام دهی، دیگر، چون او از حق خودش گذشت؛ آیا این هم مثل همان مالی است که فرد میتواند از حق خودش بگذرد یا خیر؟
در حق الله حتی اگر طرف مقابل هم راضی باشد باز من بری نمیشوم. بعضی چیزها هم هست که مشخص است حق الله است.
مثلا در بحث زنا، این طور نیست که اگر توافق زن و مرد بر این رابطه نامشروع وجود داشته باشد و راضی هم باشند، خدای متعال هم راضی باشد. *بحث حجاب هم این گونه است؛ هم حق الناس است و هم حق الله.
حجاب از آن مسائلی است که وقتی رعایت میشود هم حقوق مردم رعایت میشود و هم حق خداوند.
کسانی که بی حجابند، حق مردم را ضایع میکنند و به نظام اجتماع و به خانوادهها و به عفتها و به آزادی فکر ضربه میزنند و هم حکم خدا را زیر پا نهاده اند. این افراد هم حق الله را ضایع میکنند و هم حق الناس را.
یعنی بر فرض آن که طرف مقابل هم راضی باشد که این خانم با پوشش نامناسب از خانه بیرون بیاید، خدای متعال رضایت نخواهد داشت و اگر زنی بخواهد به تنهایی نماز بخواند و هیچ نامحرمی هم در آن مکان نباشد باز باید حجابش را رعایت بکند که این ناشی از حق الله بودن حجاب است.
*حجاب هم مصلحت دنیایی دارد و هم مصلحت آخرتی.
حجاب تنها مصلحت آخرتی ندارد که برخی بگویند، چون تنها مصلحت آخرتی دارد پس فقط افرادی که معتقد به آخرت هستند باید حجاب را رعایت کنند و با رعایت آن برای آخرتشان ثواب ذخیره و جمع کنند.
نه انحصارا این گونه نیست؛ و لیکن آن چه مهم است آن است که فایدههای دنیایی حجاب هم ملاحظه شود.
*حجاب هم دلیل عقلی دارد و هم دلیل نقلی و دلیلهای نقلی آن در حدود ۱۱ آیه است.
*آیاتی از سوره احزاب آیه ۵۹ این سوره
وندستور خدای متعال به پیامبرش است که به پیامبر امر میکند که به زنها و دختران و زنان مومن بگو که چادرهایشان را باز نگذارند و روی خودشان را بگیرند یعنی لباسهایی که سر تا پای آنها را پوشانده است این لباسها را به دور خودشان بگیرند.
یعنی آن چنان خود را بپوشانند که لباسهای زیرینشان پیدا نشود.
ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوءذین. این استدلال میتواند کاشف از این باشد که امر به حجاب، ارشادی است، چون در امور تعبدی استدلال نمیکنند که، چون دستور الزامی خدایی است باید آن را انجام دهید، بلکه میگویند باید این کار را انجام دهید.
*حجاب داشته باشید تا اذیت نشوید.
اما زمانی که میگوید حجاب داشته باشید به خاطر اینکه به عفت شناخته شوید و مورد اذیت واقع نشوید، یعنی عقل شما این را میفهمد و خداوند دارد به همان چیزی که عقلتان درک میکند شما را راهنمایی میکند.
ما امروزه با کسانی روبرو هستیم که حجاب را رعایت نمیکنند.
اگر بخواهیم حجاب را از طریق آیات قرآن یا احادیث برایشان اثبات کنیم، چندان موفق نخواهیم بود چرا که ایمانشان ضعیف است و یا اصلا ایمان ندارند. ممکن است بگویند ما مسلمان نیستیم در حالی که بنده اعتقاد دارم بر روی آیات قرآن نیز باید کار بشود.
خواهران باید از مباحث و دلایل عقلی حجاب آگاه شوند.
برادران نیز باید این دلایل بدانند، چون باید این دلایل را برای خانم هایشان، خواهرانشان و... در هنگام تبیین حجاب بیان کنند.
اگر ذهن افراد در زمینه حجاب خالی باشد و این دلایل را ندانند، ممکن است دیگران بر روی ذهنشان تاثیر منفی بگذارند. از این رو باید آیات و روایات حجاب و دلایل عقلی آن را همه بدانند.
*استدلال عقلی بیشتر کارایی دارد
اگر میخواهیم با کسانی که بد حجابند یا بی حجابند در دنیای امروز حرف بزنیم، استدلال عقلی بیشتر کارایی دارد چنان که همین آیه سوره احزاب که برایتان خواندم بعد از این که خداوند دستور به حجاب میدهد، بلافاصله دلیل عقلی را بیان میکند.
تمام این دلایل عقلی و روان شناختی ما را به چادر مشکی راهنمایی میکنند
دلایل عقلی حجاب عبارت است از:
*دلیل اوّل: آزادی فکر است
فرض بفرمایید من و شمایی که در این جلسه نشسته ایم، اگر پوششمان نامناسب باشد و بخشی از بدنمان برهنه باشد، آیا میتوانیم استدلال علمی کنیم و با یکدیگر صحبت علمی داشته باشیم؟!
فکری که مشغول شهوت شد مثل فردی است که با تلفنش مشغول مکالمه با فرد دیگری است و هر چه من با او تماس میگیرم، چون خطش اشغال است متوجه تماس من نمیشود.
صحبت علمی نیز این چنین است وقتی که من با یکی صحبت علمی میکنم اگر او فکرش مشغول شهوت باشد متوجه سخنان من به درستی نخواهد بود.
آزادی فکر مسئله خیلی مهمی است.
*تجربهای از آزادی فکر و بی حجابی
یکی از مسئولین چند وقت پیش به من گفت: در ایام اربعین حسینی که مشرف به کربلا شدم، چون آن جا خانم بد حجابی ندیدم احساس کردم که فکرم آزاد شده و تازه در آن جا بود که فهمیدم که آزادی فکر چه نعمتی است و با خودم گفتمای کاش در ایران هم خانمهای ما این گونه حجاب را رعایت میکردند و در آن جا بود که پی بردم که ایران ما در این زمینه چه اندازه مشکل دارد.
*داستان انگلیسی غیر مسلمان با حجاب
سه چهار سال پس از این ماجرا، خانمی به نام "جک والار" از انگلستان به ایران آمد. او نماینده سابق مجلس انگلیس بود. در هنگام ترک ایران خبرنگاری از او پرسید: در ایران چه چیز خاصی مشاهده کردی؟ او در پاسخ گفت: یک چیزی که برایم خیلی جالب بود این بود که، زمانی که میخواستم به ایران بیایم دوستانم به من گفتند به ایران نرو چرا که آزادیت را از تو میگیرند. من، چون حرفهای ضد و نقیض زیادی درباره ایران شنیده بودم، گفتم میخواهم بروم تا بفهمم واقعا در ایران چه خبر است. حالا که آمدم ایران، متوجه شدم که در این چند وقت که در ایران بودم فکرم آزاد شده است.
من در انگلیس که بودم، چون بی حجاب بودم هر گاه با مردی صحبت میکردم دائم فکرم مشغول این بود که این آقا با چه نیتی دارد با من حرف میزند.
آیا در ذهنش به فکر ارتباط نا مشروع با من است؟ آیا میخواهد مرا فریب بدهد؟ و این گونه همیشه فکر من مشغول بود. اما در این چند وقت که در ایران بودم، چون حجاب داشتم، فکرم آزاد شد و پس از چند روز متوجه شدم که دیگر فکرم مثل گذشته مشغول آن مسائل نیست؛ و با هر که حرف میزنم واقعا میتوانم به طور عادی با او صحبت کنم؛ و حالا که دارم به کشورم بر میگردم، حامل پیام آزادی از سوی زنان ایرانی برای زنان انگلیسی هستم. میخواهم به ملت خودم بگویم که اگر میخواهید آزاد باشید باید حجاب را بر گزینید.
*دلیل دوم: سخن فطرت است
حجاب سخن فطرت است یعنی خلقت انسان در پوشش به گونهای است که از برهنگی بیزار است. خلقت انسان با حیوان فرق میکند.
انسان به صورت فطری میل به پوشش و پوشیدن بدن خود دارد. در داستان حضرت آدم و حوا میبینیم در بهشت پس از آن که از میوه ممنوعه خوردند، پوشش آنها کنار رفت و آدم و حوا نگران بودند و با برگهای بهشتی خودشان را پوشاندند.
این مطلب را هم آقایان و هم خانمها متوجه میشوند که در فطرت انسان میل به پوشش حتی در خلوت وجود دارد بدون آن که کسی بخواهد آنها را هدایت به سوی پوشش کند.
*دلیل سوم: از دلایل عقلی، حیاست
عقل، داشتن حیا را لازم میداند. واژه حیا از واژه حیات گرفته شده است.
اصل لغت هر دو یکی است. یعنی اگر ما میخواهیم مرد یا زنی زنده باشیم و مرده نباشیم، زنده بودن ما به صفات انسانی درون ماست. یکی از این صفات مهم درون انسان که باعث زنده نگه داشتن انسان میشود، حیاست.
فردی که حیا ندارد، آدم مردهای است که در ظاهر زنده است و نفس میکشد، اما مردهای بیش نیست.
حیا، ارمغانی است که به واسطه چادر مشکی برای بانوان ایجاد میشود. برای مردان نیز چنین است و هر چه بدنشان پوشیدهتر باشد، حیای آنها کاملتر و بیشتر خواهد بود.
*دلیل چهارم: خردمندان برای چیزهای گرانسنگ و با ارزش، ارزش بسیاری قائلند و در نگهداری از آنها دقت بالایی به خرج میدهند.
خردمندان در نگهداری وسایل زندگیشان به یک شکل رفتار نمیکنند و از وسایل با ارزشتر بیشتر مراقبت میکنند.
مثلا اگر کسی اتومبیل جدیدی بخرد در مواظبت آن بسیار بیشتر از اتومبیل قبلیش که فرسوده بوده دقت به کار میبرد. برای آن دزدگیر نصب میکند، چادر روی آن میکشد و.... حال اگر کسی از این فرد سوال کند چرا از اتومبیل پیشینت این گونه مراقبت نمیکردی در پاسخ خواهد گفت: آن ارزشش کم بود و این با ارزشتر است.
*کالاهای صنعتی هر چه قدر گرانتر باشند، بسته بندی آنها محکمتر است.
زن از نظر ظاهری جذابیت زیادی برای مردان دارد و همین جذابیت بالاست که باعث شده در ازدواج این مردانند که به خواستگاری زنان میروند و برای رسیدن به همسر دلخواهشان حاضر به پذیرش هر شرطی میشوند.
این نشان دهنده با ارزشی زنان از دیدگاه مردان است. از این رو زنان باید در حفظ دارایی با ارزش شان از گزند نا اهلان دقت بسیاری به خرج دهند و خود را از دیدگاه نامحرمان با پوشش کامل، حفظ نمایند تا مورد طمع ورزی آنان قرار نگیرند.
زیبایی در نوع زنان بیشتر از نوع مردان است، از این رو باید بنا بر حکم عقل پوشش آنها هم بیش از مردان باشد.
*دلیل پنجم: آزادی فردی تا جایی محترم است که مانع آزادی دیگران نباشد.
اگر قرار باشد زنان و مردان رعایت پوشش کامل را نکنند و همانند داخل خانه در جامعه حاضر شوند، مزاحم آزادی فکر و اندیشه و ذهن دیگران خواهند بود و فکر دیگران را اسیر خویش خواهند ساخت.
در تمام دنیا حتی در جوامع و کشورهای لائیک نیز این گونه است که آزادی فردی در چارچوب قوانین محترم است و نمیتوان به بهانه آزادی قوانین را زیر پا نهاد و حقوق دیگران را نادیده گرفت.
مثلا در هنگام رانندگی فرد نمیتواند به بهانه آزادی هر گونه که دوست دارد رانندگی کند.
در کشورهای غربی، چون میخواهند از زن سوء استفاده جنسی بکنند به خانمها میگویند شما باید آزاد باشید و هر گونه که دوست دارید بیرون بیایید.
غربیها که این قدر از عقل و عقل گرایی دم میزنند به مسئله حجاب که میرسند، کاری به عقل و حکم عقل ندارند.
در حالی که عقل میگوید، چون بی حجابی و بد حجابی مانع آزادی فکر دیگران است، خانمها و آقایان باید مراقب پوشش خود باشند.
فرض کنید یک خانم حجابش را با سر کردن چادر مشکی به طور کامل رعایت بکند و سوار تاکسی بشود معلوم است که مزاحم رانندگی راننده نخواهد بود. اما کافی است پوشش خانمی نامناسب باشد، فکر راننده مشغول این خانم خواهد شد و مدام در آیینه نگاه میکند تا این خانم را ببیند. این راننده، چون فکرش مشغول و اسیر این خانم بد حجاب شده است نمیتواند به درستی و ایمن رانندگی کند و قوانین را رعایت کند و امکان تصادف او زیاد خواهد بود.
حال اگر خانمی با حجاب کامل و چادر مشکی برای خرید وارد فروشگاهی شود، ایجاد مزاحمت برای فروشنده و دیگران نخواهد کرد.
در دانشگاه هم این گونه است. اگر دختر و پسر رعایت پوشش خود را نکنند، فکرهای همدیگر را درگیر میل جنسی خواهند ساخت و باعث افت علمی همدیگر و دانشگاه خواهند شد.
برای ما باعث تاسف و سر افکندگی است که ۴ سال پیش اعلام کردند در کشور آمریکا، ۴ دانشگاه از دانشگاههای آن جا طرح تفکیک جنسیتی را به اجرا در آورده اند.
یعنی همانهایی که دین ندارند و کشورشان لائیک است، این موضوع را فهمیده اند و اعلام کردند که پس از اجرای این طرح، دانشجویان بیشتر حواسشان به درسشان است و میزان فساد در دانشگاه کمتر شده و مشکلات اخلاقی دانشگاه کمتر شده و خانوادهها هم بیشتر تمایل دارند تا فرزندانشان در این گونه دانشگاهها درس بخوانند.
این که غربیها و آمریکاییها پی به این مسئله برده اند، نشان دهنده این است که حجاب حکم عقل است و بیانهای قرآن و اسلام در این رابطه، ارشادی است.
*دلیل ششم: تفاوت زن و مرد از نظر مظهر زیبایی
زن مظهرزیبایی است و زیبایی او مظهر جلب توجه مردان است.
مرد در ساختارش شیفته شدن به زن نهفته شده است و ما به این نکته پی میبریم که زن به خاطر این زیبایی که نسبتا در وجودش هست و جلب توجه میکند باید پوشش او در جامعه کامل باشد.
از نظر روان شناختی، زن شکارچی است و مرد شکار. زن مایل به جلوه گری و جذب مرد به خود است. این قدرتی فوق العاده است که آفریدگار دانا در وجود او نهاده است تا با استفاده از این قدرت همسر خود را جذب و بنیان خانواده را استوار و محکم کند. او باید از این قدرت خدادادی در خانه استفاده کند و در جامعه با سر کردن چادر مشکی، قدرت جذب خود را کنترل کند تا خود و دیگران و جامعه را به تباهی نکشاند.
زن در وجودش این نهفته شده است که دوست دارد دیگران او را زیبا ببینند و مرد میخواهد شیفته زیبا باشد و میخواهد مظهر زیبایی را ببیند.
اگر این مسئله را که برایتان گفتم بپذیریم و پذیرفتیم این صغری را، میرویم بر سر کبرای قضیه.
کبرای قضیه این است که زن و مرد باید این شیفته شدن و شیفته کردن دیگران به خود را در محدوده قانون و محدوده خانواده انجام دهند.
اگر بخواهیم محدود به قانون کنیم باز چادر مشکی پشتوانه اش دلیل عقلی است.
*دلیل هفتم: حفظ هویت ملی
لباس هر قوم و ملتی بر گرفته از فرهنگ آنان است. حجاب و چادر مشکی هم، چون پرچم زیبای سه رنگ ایران اسلامی نشانه هویت ملی و استقلال و آزادی و عدم وابستگی به بیگانگان است. از این رو باید برای حفظ فرهنگ و هویت ملی هم که شده قدر و منزلت چادر مشکی را دانست و از زنان محجبه قدردانی کرد.
*دلیل هشتم: حجاب ضامن سلامت جسم است.
این سلامت جسم را، چون من پزشک نیستم از نظر پزشکان برای شما بیان میکنم. آقای دکتر "الکسیس کارل" که پزشک معروفی است که نامش را بسیاری از شما شنیده اید وی کتابی دارد که در آن نوشته است بیشتر بیماریهای روده و معده که اکنون هم خیلی زیاد شایع است منشاش هیجانات و اضطراب هاست. یعنی اگر شخص دچار اضطراب نشود، امکان مبتلا شدن به بیماریهای روده و معده بسیار کم خواهد بود.
وقتی فرد گرفتار بیماریهای معده و روده نشد، کل بدن او سالم خواهد بود.
بیشتر این بیماریها به دلیل هیجانات کاذب است. اگر ما از این سخن وی در بحث مان استفاده کنیم، نتیجه میگیریم که بیشتر اضطرابها مربوط به پوششهای نامناسب است که افراد بر میگزینند. این افراد همین طور اضطراب دارند و فکرشان نگران است.
اگر میخواهید آرامش فکری داشته باشید با چادر مشکی میتوانید آرامش را در خود و دیگران حاکم سازید.
منبع: سایت نظریه پردازی اصفهان