پخش زنده
امروز: -
دبیر کل جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه حتما منافقین در حادثه ترور دو قاضی برجسته کشور دست دارند، گفت: آنها یک هدف دارند و دنبال زدن ارکان نظام و چهرههای اصلی هستند ولی ما باید به مردم و نیروهای خود افتخار کنیم.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، حجت الاسلام و المسلمین مصطفی پورمحمدی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری به موضوع حمله تروریستی به قضات دیوان عالی کشور پرداخت.
حضرت آیت الله خامنه ای در پیامی شهادت دو تن از قضات برجسته قوه قضائیه حجج اسلام آقایان رازینی و مقیسه را تبریک و تسلیت گفتند رهبر معظم انقلاب در این پیام تاکید کردند شهید رازینی در گذشته نیز در معرض سوءقصد بدخواهان قرار گرفته و سالها رنج جانبازی را تحمل کرده بودند، دو برادر گرامی ایشان قبلا به شهادت رسیدند، صبح امروز فرد مسلحی نفوذی در دیوان عالی کشور در اقدامی برنامه ریزی شده دو قاضی پرسابقه در مبارزه با جرائم علیه امنیت ملی ، جاسوسی و تروریسم را ترور کرد، حجت الاسلام و المسلمین رازینی رئیس شعبه ۳۹ و حجت الاسلام و المسلمین مقیسه رئیس شعبه ۵۳ دیوان عالی کشور هر دو قاضی بودند که در این حادثه ترور شدند، بر اساس تحقیقات اولیه ضارب نه پرونده ای در دیوان عالی کشور داشته و نه از مراجعان به شعب دیوان بوده است. بلافاصله پس از اقدام تروریستی صورت گرفته برای بازداشت فرد مسلح اقدام می شود که وی به سرعت خودکشی می کند. حمله تروریستی به قضات دیوان عالی کشور را بررسی خواهیم کرد.
سوال: حاج آقا پورمحمدی اولین و شاید بگویم مهم ترین نکته ای که بعد از اطلاع از این حادثه تروریستی به ذهن شما خطور کرد چه بود؟ و تحلیل شما و ارزیابی شما از این حمله تروریستی چه هست؟
پورمحمدی: ما در طول این ۴۵ سال پیوسته با حوادث ضد امنیتی روبرو بودیم، ملت ایران کار بزرگی را انجام داد در انقلاب، ملت ایران یک رژیم استبدادی از بین برد، یک سلطه استعماری ابرقدرت ها را از بین برد و آنها را از کشور بیرون کرد، دست اسرائیل و آمریکا را بخصوص از کشور ما کوتاه کرد، ما باید انتظار این برخوردها را داشته باشیم، تازه ما فکر می کنیم که ملت ما در این چند دهه خیلی به سلامت عبور کرده، حادثه جنگ را ببینید این همه حوادث ضد امنیتی را ببینید، از روزهای اول انقلاب هنوز هیچ چیز معلوم نبود، هیچ اتفاقی در کشور نیفتاده بود، حوادث ضد امنیتی شروع شده در شرق کشور، جنوب کشور، غرب کشور در خود مرکز، پادگان ها اشغال شد، اسلحه خانه ها غارت شد، زیاده خواهی ها، ادعاها و بعد هم ابرقدرت ها حمایت می کردند و توطئه های پی در پی از کودتا گرفته و حوادث ضد امنیتی فراوان تا جنگ، برای کشوری که کارهای بزرگ کرده، هدف های بزرگ داشته، انقلاب به این عظمت را رقم زده، باید این حوادث را انتظار داشته باشد و رهبران و مردان و سربازان و پیشتازان این حرکت باید انتظار چنین برخوردهایی را داشته باشند. البته کشور در طول این دهه ها سعی کرده حفاظت خود کشور و امنیت شهروندان را بالا ببرد و ضریب امنیتی را در یک حد خوبی حفظ کند، ما در مقام مقایسه با کشورهایی که با این بحران ها روبرو هستند، یا در مقام مقایسه با این همه عوامل ضد امنیتی باید بگوییم کشور توانمندی هستیم.
بسیاری از حوادث ضد امنیتی را خنثی کردیم، بسیار توطئه ها و فتنه ها شناسایی و سرکوب شده، بسیاری از عوامی ضد انقلاب شناسایی و دستگیر و مجازات شدند، دیگر این مقدار حادثه و ضد و خورد و خسارت و تاوان و هزینه من فکر می کنم طبیعی است حتی یک شهید هم برای ما خیلی است و هیچ وقت ما راضی نیستیم حتی برای یک شهید، ولی به هر جهت این روزگاران در گذر رفت و آمد است، اگر به شما سختی می رسد به طرف مقابل تان هم سختی رسیده این طور نیست که شما ضربه بزنید ضربه نخورید این امکان ندارد و من فکر می کنم حجم آسیب های ضد امنیتی که ما دیدیم در برابر دشمنی ها و کینه توزی ها و نقشه هایی که برای ما تدارک دیده شده بوده، کمتر است و ما امروز هم از ظرفیت تدافعی، حفاظتی و امنیتی قابل قبولی برخوردار هستیم.
سوال: سابقه رفاقت و دوستی طولانی شما با این دو شهید عزیز و بزرگوار شهید رازینی و شهید مقیسه، من را به سمت این سوال می برد که کمی بیشتر از کارنامه کاری، زمینه های مبارزاتی و آنچه که ما در مقدمه گفتیم و در پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی هم بر آن تاکید شد بگویید.
پورمحمدی: من از سال فکر می کنم ۵۳ با شهید رازینی آشنا شدم وقتی که طلبه شدم در بحث حقانی، ایشان سابقه بیشتری داشتند ۶ سال از من بزرگتر بودند و یک سال هم ظاهرا زودتر آمده بودند و طلبه شده بودند و فکر می کنم هفت سال در مدرسه از من جلوتر بود و جزء طلبه های بسیار با استعداد و خوش حافظه و پرتلاش و به اصطلاح آن زمان خیلی هم بازیگوش، ولی همیشه شاگرد اول کلاس هایش بود و خیلی جالب بود همه دوستانش می گفتند در کلاس هم نقاشی و خط نویسی، ولی درس او بهترین درس و این ها است و از این جهت فرد با استعداد و زحمت کشی بود و با انگیزه، درسهایش را هم خوب می خواند و مورد توجه شهیدان بزرگوار آیت الله بهشتی و آیت الله قدوسی که رئیس مدرسه ما بودند و از اساتید برجسته بودند و بقیه اساتید هم بودند، طبعاً در مدرسه با ایشان آشنا بودیم و رفیق و به هرحال در مناسبت های مختلف تا قبل از انقلاب دیگر ایشان جزء فعالان و تبلیغ این طرف و آن طرف می رفت، روحیه انقلابی ، مبارزاتی در توزیع و پخش اعلامیه در تظاهرات و کارهایی که در فضای انقلابی قبل از انقلاب بود و این حرف ها، انقلاب که شد ایشان چون جزء طلبه های بسیار با فضل و کوشای مدرسه بود، آقای قدوسی که آمد دادستان کل انقلاب شد سه نفر را برای مدیریت مدرسه انتخاب کرد یکی از آنها ایشان بود یعنی جزء طلبه های خوب مدرسه ایشان بود که برای مدیریت مدرسه حقانی پس از آیت الله قدوسی که دیگر نه شهید بهشتی و نه آیت الله قدوسی فرصت نداشتند مدرسه را اداره کنند به این سه نفر سپرده شد تا این که اواخر سال ۵۹ بود برای بررسی یکسری پروندهها آقای قدوسی ایشان و چند نفر قضات دیگر را یعنی چند نفر دوستان طلبه را دعوت کرده بود بیایند تهران، یک هفته ده روزی این کنترل شد چند هفته و سبب شد اینها تهران ماندگار شدند و جذب دادگاه انقلاب شدند و رفتند در دادگاه انقلاب تهران و آنجا همکاری کردند با قضات و بعد هم رئیس شعبه دادگاه انقلاب شد.
این رفاقت ما همچنان ادامه داشت تا این که من پس از انقلاب که دادستان انقلاب خراسان شدم سال ۶۱ رفتم مشهد ایشان چند ماه زودتر از من مامور شده بود آنجا ابلاغ دادگاه انقلاب را رئیس شعبه دادگاه انقلاب را آن زمان شعبه اول ایشان بود یا دوم بود بعد شد شعبه اول، ابلاغ را گرفت و ما از آنجا هم همکار نزدیک شدیم، از قبل که با هم دوست بودیم و هم مدرسهای بودیم، دیگر تا سال ۶۵ که با هم مشهد بودیم من دادستان بودم ایشان رئیس دادگاه بود، بعد که ایشان تهران آمد و دادستان انقلاب تهران شد و رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح شد، رئیس دیوان عدالت اداری شد، معاون پژوهشی آموزشی رئیس قوه شد قبل از آن فکر می کنم رئیس کل دادگستری تهران هم شد، سطوح مختلف قضایی را ایشان طی کرد و می توان گفت یکی از چهره های شاخص قضایی است از جهت سواد قضایی، فهم و شم قضایی، تیزهوشی این که موضوع براحتی بفهمد و کشف کند، حکم های روشن، مستند و قاطع بدهد، هیچ وقت نگران از حکم هایش نبود می گفت حکم خداست و باید مجازات شوند و معمولا هم موثر بود یعنی خیلی ها می آمدند می گفتند آقا این حکم تند را الان، ایشان می گفت ببین حکم را من الان صریح، دقیق و قاطع بدهم جلوی بسیاری از جنایت ها گرفته می شود همین طور هم بود، حوزه هایی که ایشان قاضی بود و آن مناطق، استان یا شهرهایی که ایشان قاضی بود چند حکم محکم، خوب، روشن و مستند که می داد جلوی کلی از جنایت ها در منطقه گرفته می شد هم جا می زدند و می ترسیدند که من اصلا می فهمیدم حکم سریع الحساب و حکم عادلانه و قاطعانه چقدر اثر مثبت اجتماعی دارد، ایشان از این جهت فوق العاده بود، دو شاخصه شاخصه برجسته ایشان بود، من این را تفسیر می کنم، واقعا از آنهایی بود که باور و اعتقاد داشت و مقاوم بود، هیچ نگرانی، ترس، تردید، در مسیر او و هدف او نبود و هیچ محاسبه حاشیه ای نمی کرد که من این کاری که می کنم و حکمی که می خواهم بدهم چه فکر می کنند و نظرشان چیست؟ ایشان در جاهای مختلف حکم های مهم که یکی دو نمونه و برخی از آن ها را خواهم گفت، واقعا در رفتار ایشان هیچ اندوهی از آن کارهایی که می کند، ناراحتی و ترس در رفتار او و در برخوردهای او نبود و این نشان می دهد او واقعا مومن واقعی و با استقامت بود.
نکته دوم، ایشان قاضی و دادگاه و حکم های تند و زندان و شلاق و اعدام و این ها همیشه چهره خشن می بینیم از قضات مان و از این چهره ها،ولی واقعا ایشان چهره جامعی داشت، ایشان همیشه در اتاقش باز بود و خانواده زندانیان با او تماس میگرفتند خیلی خیلی تحویل میگرفت، احترام میگذاشت حرف هایشان را گوش میکرد و سر به زندانیان میزد خیلی ترحم داشت یعنی رفتاری کاملا متفاوت با آنچه که در دادگاه قاطعیت نشان میداد، برادر عزیزمان شهید عزیز آقای مقیسه را من البته سال ۶۴ فکر میکنم با او بیشتر از نزدیک آشنا شدم که آن زمان دادگاه انقلاب بود و فعال و دادیار بود ایشان البته تا بعد محاکم عمومی آمد و بعد هم دادگاه تجدید نظر آمد و یک قاضی دادیار دیوان عالی بود تا ۵-۶ سال قبل هم که عضو دیوان عالی شد و همین چند روزه هم حکم رئیس شعبه اش را گرفته بود ولی هنوز معاون آقای رازینی بود در همان شعبهای که آقای رازینی بود علت این شهید شدن با همامروز با هم در یک اتاق و یک شعبه کار می کردند، آقای رازینی رئیس بود ایشان عضو معاون بود حکم او برای ریاست شعبه دیگر خورده بود و قرار بود برود شعبه دیگر که نصیب او ارتقاء درجه بسیار عالی شهادت شد، هم قبل از انقلاب طلبه فعالی بود من سوال کردم از دور شنیده بودم ولی از نزدیک چون با هم خیلی حشر و نشر نداشتیم، نمی دانم اصلا ایشان قم بود یا نبود ولی به هرحال شنیدم که سبزوار قبل از انقلاب فعالیت های تبلیغی خوبی داشته چون ایشان سبزواری است و مشهدی، اعلامیه پخش می کرد در تظاهرات بود، جبهه زیادی دارد نزدیک یک سال ایشان در جبهه حضور داشت، بعد هم ما که در دادگاه با هم آشنا شدیم و ایشان تهران بود و من مشهد بودم بیشتر یا شهرستان ها من بیشتر بودم خیلی روحیه پرکار و اتفاقاً یک مدت ایشان دادیار ناظر زندان بود خیلی با زندانیان رفیق بود، خیلی صمیمی بود حالا ببینید این ها چهره های دوگانه ای است که انسان های خودساخته می توانند از خودشان این جلوه های خوب انسانی را نشان دهند.
آنجا که باید قاطعیت نشان بدهند، هیچ نمی ترسد، حکم خدا را قاطعیت مجازات باید کند، متخلف است، دزد است و آدم کش و به هرحال امنیت کشور و ملت را به خطر انداخته از آن طرف ابعاد انسانی و اخلاقی او و صمیمی، رفیق، اهل شوخی، بسیار وفادار با خانواده با پدر و مادر حتی من با یکی از فرزندانشان البته یکی از دوستان تماس گرفت فرزند شهید که فرزند طلبه او گفت بسیار در خانواده صمیمی، نسبت به بقیه با ترحم، نسبت به پدرو مادر حتی پدر و مادر پیر خودش را کنار خودش سرپرستی و پرستاری می کرد و حتی امروز صبح مقید بود و نماز اول وقت بخواند و به جماعت بخواند پدر و مادرشان با هم نماز جماعت خواندند و صبح آمد سرکار، این ها آن روحیه سالم و مومنانه و صادقانه و البته قاطع و وفادار به آرمان ها، آقای مقیسه ۱۰-۲۰ روز پیش در دیوان عالی حرف هایی زده دیدم در فضای مجازی پخش شد روحیه او را نشان می دهد، آقای رازینی شخصیت برجسته ای است به نظر من فوق العادگی های بسیار زیادی دارد مقام معظم رهبری هم اشاره کردند ایشان سه بار ترور شده یک بار در دادگاه می خواست ترور شود، یک نفری ظاهرا همان جا به چه صورتی اسلحه برده بود یا نارنجک که موفق نمی شود، دفعه دوم که ترور شد سال ۷۷ خیلی ایشان زجر کشید، مدت ها، چند بار عمل جراحی، دردهای طولانی، پای او مشکل پیدا کرد و عصا دست او بود، کمردردهای مفرطی ایشان داشت، ولی خیلی با روحیه بود، هیچ به روی خودش نمی آورد همه کارهایش را منظم انجام می داد.
سال گذشته با این که کمر او درد می کرد ایشان چند سال موفق بوده در سالیان گذشته اربعین پیاده روی می رفته بچه های او می گویند بابا پای تو درد می کند و به سختی راه می روی و کمرت هم درد می کند دیگر اربعین نیا، به خانواده اش می گوید من بعید می دانم که سال دیگر موفق بشوم برای زیارت و فکر می کنم این آخرین زیارت من است. سال گذشته اربعین را توفیق پیدا می کند، ایشان این سه روزه معتکف بود، با خانمشان رفت اعتکاف، من با خانم ایشان همین امشب یک صحبتی کردم خیلی خانم رشید و انقلابی و یک خانم برجسته ای هم است همسر ایشان و ایشان گفت که وقتی که آمدیم از مسجد برگشتیم خانه، من گفتم چه دعایی کردی؟ گفت من برای همه دعا کردم و برای خودم شهادت را و از خدا خواستم که شهید بشوم، گفت آمدیم خانه و خیلی با بچه ها صمیمی و خیلی بگو و بخند و با همدیگر افطاری کردیم و بچه ها آمدند و شام خوردند و خیلی شاد و با نشاط، می گفت ایشان دیشب تا صبح نخوابید و رفت راز و نیاز و گفت که من رفتم خوابیدم و دیدم ایشان تا صبح بیدار بوده نماز و دعا و قرآن و صبح هم که بلند شد گفت ایشان خادم حضرت رضا بوده و هر وقت می خواست به مشهد برود یک لباس خاص برای خودش انتخاب می کرد یعنی جدا لباس گذاشته بود برای ایام خدمتش مثلا این لباس قهوه ای، مشکی اش را برای خدمت گذاشته بود و هر وقت به مشهد می رفت آن را می پوشید و امروز صبح آن را پوشید و قبل از ظهر خبر شهادت او آمد، به هرحال این ها چهره های برجسته ای هستند.
۴۵ سال در مسیر این چنین مقاوم، با روحیه، با انگیزه، با توسل، خیلی اهل توسل بود، اهل زیارت و اهل دعا بود، خیلی موفق بود در این جا و بسیار قاضی پرکاری بود یعنی اصلا تعداد پرونده هایش فوق العاده است و وقت خیلی می گذاشت، ما چند سال با هم همخانه بودیم ایشان طبقه پایین بود و من طبقه بالا و من یادم هست تا آخر شب پرونده ها را می آمد در خانه می خواند روزهای تعطیلی پرونده می خواند، همین ایام هم من شنیدم خیلی وقتها پرونده میبرده خانه یعنی ببینید نشان میدهند این چهرهها که چهرههای فوق العادهای هستند در کار در اعتقاد در زندگی در خانواده جالب است، من با پسرش صحبت کردم گفتم تسلیت میگم پدرت را از دست دادی گفت؛ بابای خیلیا بود من تا آخر خط هستم اینقدر بابای من راست میگفت هر کسی مشکلی داشت دوست آشنا خانواده همکار کاری از دستش بر میآمد کمک میکرد حتی به من زنگ زد چند روز پیش فکر میکنم ۱۵ روز پیش بود گفت کسی مشکل خانه دارد برای رهن پول میخواست ما یک خورده پول جمع کردیم شما هم یک خورده پول جمع کنید یعنی همش آدمی که کلی کار و پرونده در فکر کسی به هر حال خوشا به حالشان برای آنها که افتخار است تاج عزت است بعد از ۴۵ سال در سن آقای شهید مقیسه ۶۵ سال آقای رازینی ۷۲ سال چه پاداشی از این بالاتر.
سوال : چند سوال مهم یک اینکه به نظر شما هدف این ترور شخص حقیقی بوده یعنی مثلاً صرفاً این دو قاضی مشخص مد نظر بوده یا نه سطح بالاتری مثل قوه قضاییه و نظام را نشانه گرفتند؟
پورمحمدی: اولاً این دو قاضی هدفدار ترور شدند علتش این است که این فردی که ترور کرده چندی پیش حالا دقیقاً نمیدانم چه موقع بوده سوال میکرده از برخی از شعب که به پروندههای امنیتی منافقین گروهها شما میرسیدید در آنجا مستخدم بوده، تا به دست آورده که چند شعبهای که به این پروندهها میرسند و سوابق دادگاه انقلابی دارند چه کسانی هستند، یعنی اینها را دقیقاً شناسایی کرده بوده، دو قاضی را امروز شهید میکند میرود طبقه بالا قاضی سوم که قاضی دادگاه انقلاب شهید کند یک قاضی قبلی که در دادگاه انقلاب بوده اون هم نیامده بوده امروز موفق نمیشود قاضی سوم را ترور کند پس معلوم است که دنبال زدن هدفدار بوده افراد مشخصی و اینها شناسایی شدند و به این قاضی که موفق نمیشود ترور کند یک دفعه حرف از مجاهدین میزند و منافقین نمیدانم شعار میدهد چه میگوید دقیقاً معلوم است که هدفدار آمده و دارد عملیات میکند و همانطور که اعلام شد تا صدای تیر میآید و بروند برای دستگیریش خودکشی میکند و از بین میرود البته اطلاعات تکمیلی در تحقیقات و شناسایی سوابق و ارتباطاتش به دست می آید، من حالا اطلاعاتی که تا الان به دست آمده را عرض میکنم به هر حال انتخاب این افراد کاملاً جهتدار است حالا آیا به او از بیرون هم خط مشخصی برای افراد خاص داده شده یا به او گفتهاند ببین قضاتی که در دادگاه انقلاب بودند سابقهدار بودند و الان به پروندههای این چنین دارند میرسند چه کسانی هستند و ترورشان کن حالا این چیزهایی است که باید در بیاید.
سوال: رسانهها گمانه زنیهایی را مطرح کرده بودند راجع به دست داشتن سازمان مجاهدین خلق در حادثه تروریستی میخواستم از محضر شما بپرسم با توجه به آن چیزی که الان اشاره کردید چقدر دست داشتن گروهکهای تروریستی مثل منافقین در این موضوع دست داشته اند؟
پورمحمدی: حتماً دست دارند ببینید دست داشتن آنها بعضی وقتها مشخصاً طراحی میکنند تیم میفرستند بعضی وقتها آدرس کلی میدهند به هوادارانشان پیامهایی که تبادل میشود مثلاً میگوید من آنجا هستم میگوید اونجایی اونجا آدمهای عجیب و خطرناکی هستند ضد ملی هستند اگر میتوانی یه کاری کن ببینید یعنی یا به طور کلی یا به طور مشخصاً بله دارند یکسره آدرس میدهند یکسره شعار میدهند و بعد میگویند که همه را به سزایشان میرسانیم فلان و فلان و تهدید معلوم است پس وقتی با این وضع است طبعاً اینها دنبال هستند سوالی که شما قبلاً کردید که آیا هدف بالاتر از معلوم است یک هدف است یعنی طبیعی است که برای زدن نظام و ارکان نظام باید چهرههای موثر یک نظام را یک جامعه را از پا درآورد تا هم آن عوامل از صحنه خارج شوند و تاثیرگذاری باز بماند و هم دیگران جا بزنند و بترسند راه آنها را ادامه ندهند و بگویند که اگر بنا باشد محکم و قاطع بایستید سرنوشتتان این تیپی است ولی خب واقعاً ما باید افتخار کنیم به ملتمان و به نیروهای مقاوممان که اگر یک شهید بر زمین میافتد افراد برجسته ممتاز متعددی میرویند و خون شهید تازه رویش جدید برای ساختن چهرههای جدید را ایجاد میکند این تجربهای بوده که ما دیدهایم هیچ وقت خون شهید از بین نرفته خدا هم وعده داده که اینها زنده هستند.
سوال: یک سوال بسیار مهم حالا الان اشاره کردید در بین صحبتهایتان تاکید داشتید به دشمنیهای متعدد دشمنان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز و یکی هم الان به چهرههای شاخص انقلاب اسلامی که هم در مسیر پیشرفت و هم در امتداد اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی بسیار مهم هستند اشاره کردید ما الان یک نگاهی بیندازیم به این موضوعات یعنی ترورها در حوزههای مختلف مثلاً دانشمندان هستهای و از محضر شما بپرسم که آیا خلع و حفرهای در حوزه امنیتی وجود دارد در حوزه پیشگیری و رصد آیا ما مشکلاتی داریم مشکل کجاست که این اتفاقات میافتد؟
پورمحمدی: ببینید قرار نیست که بزنیم و نخوریم قرار است با دشمنان بجنگیم آسیب نبینیم بنا باشد سر قله باشیم هیچ اتفاقی برای ما نیفتد کارهای بزرگ کنیم هزینه ندهیم همه جای دنیا همین است من آیهاش را خواندم نمیشود که شما به طرف مقابل ضربه بزنید طرف مقابل هیچ ضربهای به شما نزند طبیعی است دیگر این اقتضای این صحنهها و این کشمکشها و درگیریها این است من هم عرض کردم که واقعاً ضربات امنیتی ما قابل توجه است ولی هیچ جای دنیا نیست بدون حفره باشد تا مهمترین کشورها در ظاهر قویترین کشورها تازگیها دیدیم ترامپ در سخنرانی عمومی یک نفر آمد حتی به صورتش میخواست بزنه به گوشش خورد ببینید به هر حال این اتفاقات طبیعی میافتد و دشمنان رصد میکنند کوچکترین رخنهای روزنهای پیدا کنند ضربه بزنند البته ما باید دقت خودمان را بالا ببریم و اجازه هم ندهیم حتی یک مورد هم اتفاق بیفتد ولی اینطور نیست که صد در صد بشود پیشگیری کرد، این از آن چیزهایی نیست که کسی فکر کند قاطعانه و به صورت کامل میشود پیشگیری کرد هیچ اتفاق ضد امنیتی صورت نگیرد طبیعی است در رفتار کنترل حفاظت بعضی وقتا اشتباه میکنند بعضی وقتها بیاحتیاطی صورت میگیرد بعضی وقتها یک اطلاعاتی لو میرود بعضی هایش ناخواسته است، بعضیهایشان عادی میشود اتفاقی نیفتاده همه فکر میکنند نه دیگه خبری نیست رفتار عادی انجام میدهند بعد یک دفعه از همان جایی که با بیخیالی و بیتوجهی است در کمین میافتند اینها لازمه اینجور شرایط عمومی به خصوص جوامعی که دشمنان زیادی دارند به هر جهت ما این قصه را باید بدانیم برخی این سوال شاید مطرح میشود بگذارید من اینجا سوال را طرح کنم جوابش را هم بدهم بعضیها میگویند چرا اینقدر دنبال دشمنی میروید شما دشمنی کمتر کنید تا با شما دشمنی کمتر کنند بهتون ضربه کمتر بزنند ببینید قراره ایران، ایران بماند استقلال داشته باشد شخصیت و عزت داشته باشد فکر نکنیم ماها اگر ایران غیر انقلابی باشد ولی بخواهد مستقل و قدرتمند شود میگذارند کارش را راحتتر کند نه نمیگذارند بله با ایران انقلابی هم بیشتر درگیرند ولی با ایران مستقل قدرتمند هم درگیرند و اجازه نمیدهند من مرکز اسناد هم هستم مسئول مرکز اسناد هستم تاریخ نگاری داریم میکنیم اسرائیلیها در ایران همه کاره بودند آمریکاییها همه کاره بودند ایران مال خودشان بود تمام منافع ایران در اختیار اینها بود ولیکن عجیب این است که از یک موضوعی که خلاف خواست آنها بود حتی رژیم پهلوی نمیگذشتند توبیخش میکردند.
جالب است شاه رفته بود با صدام در الجزایر قرارداد صلح ۷۵ را امضا کرد کی اعتراض کرد خیلی عجیب است آمریکا و اسرائیل گفتند که چرا بدون اجازه ما رفتی خیلی عجیب است شاه دست نشانده آنها گفت من برای امنیت خودم رفتم و و داستان زیاد دارد الان هم که خاطراتش پخش شد یعنی اینطور نیست که شما فکر کنید که حتی شاه وابسته رژیم وابسته هم بخواهد یک حرکت مستقل کند راحت باشد و اینها نه ما باید نقشه را بکشیم از این جهت ببینید ما وقتی که طمع خیلیها را قطع کردیم دست خیلیها را از منابع و منافع ایران و ملت ایران قطع کردیم ملت ایران خواست روی پای خودش بایستد ما خواستیم مستقل زندگی کنیم آقای خودمان باشیم آزاد باشیم کسی نمیگذارد منابع عظیم ملت ما بازار بزرگ منطقه سوق الجیش و بسیار تعیین کننده سرزمین ایران که در بزرگراههای دنیا قرار گرفته اگر ما در اینجا داریم زندگی میکنیم و میخواهیم در این کشور خوب زندگی کنیم بدانیم دشمن خواهیم داشت اگر میخواهیم پیشرفت کنیم و با عزت زندگی کنیم بدانیم که دشمن خواهیم داشت البته ما باید سعی کنیم که دشمنیها را کم کنیم آره این را میفهمیم معتقدیم هوشمندانه باید دشمنیها را کم کنیم آگاهانه باید تدبیر کنیم پیشگیریهای لازم را باید انجام دهیم تمهیدات امنیتی خودمان را که آسیب پذیریهایمان کم شود باید انجام دهیم ولی فکر نکنیم دشمنیها تمام میشود آسیبها هم تمام میشود ولی باید به حداقل برسانیم.
سوال: آقای پورمحمدی من اجازه میخواهم همین مسیری را که شما ترسیم کردید با حضرتعالی بیشتر ادامه دهیم این مسیر شرافت عزتمندی ایران اسلامی پیشرفت قدرت امنیت و هر آنچه که داریم راجع به آن صحبت میکنیم در یک سو دستگاه قضا و قضات انقلابی ما ترور آنها برای اولین بار نبوده و پیش از این هم ما قضاتی داشتیم که در مسیر تحقق عدالت در مبارزه با ظلم در فساد ستیزی از بین بردن فساد به شهادت رسیدند چقدر نقش دارند اگر بخواهیم از این زاویه نگاه کنیم و این مسیر را ترسیم کنیم به هم پیوستگی اینها چگونه است؟
پورمحمدی: به هر حال ببینید قضات ما در نوک پیکان مقابله هستند اگر قاضی ما هوشمندانه ،عالمانه، عادلانه و قاطعانه علم، عدالت، قاطعیت و فهم قضایی که ما تعبیر میکنیم به شم القضا مطمئناً امنیت جامعه سلامت جامعه آینده جامعه به عمل این قضات ارتباط مستقیمی دارد در خیلی از جوامع پیشرفته و آزاد میگویند که جامعه خوب جامعهای است که دستگاه قضاییش سالم، خوب، قوی، قاطع و عادل باشد از این جهت باید نقش قضات برجستهمان را قضات عادلمان را قضات قاطعمان را خیلی خیلی ممتاز بدانیم شأنشان را حفظ کنیم و از دستگاه قضایی بخواهیم که این قضات را پرورش دهد و تلاش کند قضات قاطع سالم قوی و جدی باشد و دچار آفت نشود و طبیعی است که دشمنان هم سراغ همین قضات میروند دیگر.
همین کسانی که پیش قدم و پیشتاز هستند و نوک پیکان مقابله هستند البته دستگاه امنیتی، دستگاه اطلاعاتی و دستگاه نظامی هم نقش خودشان فهم برجسته خودشان را دارند در آن نباید تردیدی کرد ولی آنچه که به نهایت و به تکمیل میرساند معمولاً دستگاه قضایی است یعنی دستگاههای ضابطین مقابله کننده اطلاعاتی کار خودشان را زحمتشان را میکشند میرسد به دستگاه قضایی وقتی که دستگاه قضایی خوب قاطع و دقیق و به خصوص سریع بتواند عمل کند بسیار موثر است و هم روحیههای نیروهای عمل کننده را تقویت میکند و هم امید به جامعه میدهد و هم متخلفین و متجاوزین و امنیت شکنان را سرکوب زمین گیر و بیانگیزه میکند یعنی آثار بسیار مثبت و منفی قابل توجهی دارد مانند شهید رازینی، شهید مقیسه، شهید لاجوردی، شهید بهشتی و شهیدان در این عرصه که شهدای قضایی هم کم نیستند واقعا نقششان فوق العاده است و اینکه دشمنان هم دنبال ترور این چهرههای شاخص مثل سرداران برجسته مانند حاج قاسمها و چهرههای شاخص سیاسی مانند رئیسیها یا شهید رجایی یا شهید با هنرها اینها معلوم و طبیعی است که دنبال چنین سوژههایی هستند که جامعه را هم تضعیف کنند و هم روحیهها را بشکنند و هم به نیروهای خودشان روحیه و انگیزه بدهند.
سوال: ۴ دهه گذشته را اگر مرور کنیم میرسیم به عدد بیش از ۱۷ هزار شهید تروری که از مردم ایران بودند و از جمهوری اسلامی در واقع میتوانیم بگوییم مردم ایران و جمهوری اسلامی از قربانیان اصلی تروریست هستند به خصوص سالهای اولیه انقلاب اسلامی چهرهها شخصیتهای برجسته انقلاب اسلامی که در اقدامات تروریستی گروهک نفاق به شهادت میرسیدند میخواهم بروم سراغ یک موضوع مهم و تحلیل حضرتعالی را دریافت کنم موضوع نفوذ و رد پای آن در تروریسم؟
پورمحمدی: ببینید کار اطلاعاتی یک کار بسیار جدی حرفهای و تمام دستگاهها و سازمانها و دستگاههای اطلاعاتی یکی از شگردها و راهکارهایشان است اصلاً نفوذ یکی از مهمترین عوامل هم در ضربه نظامی است هم در ضربههای امنیتی و ترور است، یکی از کارهای راحت آسیب زدن و کم هزینه نفوذ است بعضی وقتها ترورهای مستقیم خیلی هزینه و زحمت دارد ولی نفوذ هم راحتتر است از جهت عملیات البته کسی را نفوذ دادن یک خورده سخت و زمانبر است یک خورده پیش بینی میخواهد مطالعه میخواهد، آماده سازی فرد میخواهد، جاگیری رشد فرد در آن دستگاه میخواهد تا آن فرد در آنجا مستقر شود شناسایی کند تا بتواند ضربه بزند ولی عملیات ضربهاش آسانتر و راحتتر است تا عملیات ترور خیلی سختتر از پیچیدگیهای عملیاتی دارد معمولاً این روش نفوذ یک روش متداولی است در همه دستگاههای اطلاعاتی و همه گروههای ضد امنیتی ولی حالا مهم این است که ماها هوشمندی خودمان را باید داشته باشیم دستگاه امنیتی دستگاه اطلاعاتی آن چتر امنیتی را ایجاد کنند این برای اینکه فضا ناامن شود برای امنیت شکنان و تروریستها نیروهای حفاظتی هم حفاظت فیزیکی محیط یا فرد و شخص را بتوانند رعایت کنند ولی در هر فرضی ما نقطه کور داریم اینطور نیست که ۱۰۰ درصد مطمئن باشیم بدون هیچ رخنه و روزنهای هستیم.
من عرض کردم در مقابل این حجم فعالیت ضد امنیتی که اکثرش هم منتشر نمیشود چون خیلی عدد عملیات خنثی شده اگر معرفی شود مردم میترسند میگویند ای وای بنا بوده که این همه عملیات در کشور شود معمولا کارهایی که خنثی شده کسی چیزی ازش نمیگوید دو عملیات که از دست در میرود و عملیات موفق انجام میشود خوب دیگر کاری نمی شود کرد، اعلام و منتشر میشود از این جهت عرض کردم ضریب امنیتی کشور ضریب قابل قبول و قابل توجهی است و امیدوارم حالا دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی ما نیروهای حفاظتی ما از این ضربه و این آسیبی که به ما وارد شد باز عبرت بگیرند دقت و مراقبتهای امنیتی خودشان را بالا ببرند.
سوال: درباره این دو شهید بزرگ و چه درباره مراقبتهای امنیتی که حالا اشاره کردید به هوشمندیهای بیشتر و در واقع نکات مهم اشاره بفرمایید.
پورمحمدی: ببینید همانطور که عرض کردم کشور ما در معرض خطرات زیادی است الان قداره بندها رئیس دنیا هستند ببینید چه بلایی سر مردم غزه آوردند سر مردم لبنان آوردند چه مصیبتی را به نام آزادسازی سوریه سر ملت سوریه و امنیت و مراکز نظامی و سرزمین سوریه حالا نمیگوییم آینده سوریه چه خواهد شد این بیچارگی که دچارش هستند ملتهای منطقه ما و از آن طرف قداره بند دیگر مثل ترامپ دارد میآید و هنوز نیامده رجزخوانی میخواند به خصوص ملت و کشور ما را خیلی تهدید کرده مهم این است که ما الان دشمن را خوب بشناسیم و دشمنانمان را خوب بشناسیم خودمان را و جایگاه خودمان را بهتر درک کنیم ارزشهای خودمان را بفهمیم نقاط قوت خودمان را شناسایی کنیم رویش بایستیم از نقاط ضعف خودمان غافل نباشیم عیبهای خودمان را ماله کشی و پنهان کاری نکنیم ضعفهای خودمان را برویم شناسایی کنیم جبران کنیم اجازه ندهیم دشمنان از ضعفهای ما حالا ضعف سیاسی،فرهنگی و اقتصادی ما یا ضعف امنیتی ما سوء استفاده کنند من این توان را در ملتمان میبینم میدانم در دستگاهها میدانم در نظام و نخبگانمان میدانم، امیدواریم که با تلاش همدیگر و به روح بلند شهدایمان هم درود میفرستیم الهام میگیریم از آنها با هم دوست باشیم رفیق باشیم صمیمی باشیم به همدیگر بدبین نباشیم پیله نکنیم بگذاریم مجریان کارهای خودشان را درست انجام بدهند حمایتشان کنیم اگر دوتا نقد هم داریم نقدمان سازنده باشد تضعیف کننده نباشد، با هم تلاش میکنیم به اهداف و آرمانهایمان نائل میشویم.