پخش زنده 				 				
 		 					امروز: 					 						 					 					- 					 				
 			وزیر پیشین امور خارجه گفت: ایران تحت هیچ شرایطی نمیتواند از حق خود برای برخورداری از انرژی صلح آمیز هستهای از جمله غنی سازی چشم پوشی کند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، آقای منوچهر متکی نماینده مجلس و وزیر پیشین امور خارجه با حضور در استودیو گفتگوی ویژه خبری به بررسی اهمیت راهبردی برنامه هسته ای ایران پرداخت و به سوالات در این باره پاسخ داد.
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
سؤال: بپردازیم به اظهارنظر منابع غربی درخصوص پیشنهاد جدید امریکا در موضوع هستهای ایران که با هرگونه غنی سازی در خاک ایران امریکا مخالفت کرده است و پیشنهاد کرده است که کنسرسیوم هستهای خارج از خاک ایران تشکیل شود با حضور کشورهای منطقه. به لحاظ حقوقی و از ابعاد فنی وارد موضوع شویم و ارزیابی شما را دریافت کنیم؟
متکی: امریکاییها در یک چنبرهای از معضلات، چالشها و تناقضها گیر کردهاند که تصمیم سازی برای آنها بسیار مشکل است. حرفهایی زدهاند که نه میتوانند روی آنها حرفها بمانند و نه با فشارهایی که مقابل آنها وجود دارد میتوانند به راحتی از آن حرفها برگردند و تصمیم مبتنی بر عقلانیت بگیرند. امریکاییها اگر یک مقدار به عقب برگردیم، تقریباً دوره اول ترامپ را داریم و اساساً رویکرد ترامپ در دوره اول، گفتوگو با ایران، مذاکره با ایران، راه حل مسالمت آمیز برای او مطرح نبود. بلکه برای جاهای دیگری این رویکرد را درپیش گرفت که آن هم موفق نبود.
در رابطه با ایران همانطور که در گزارش شما هم آمد، اساس آن فشار بود، تشدید و تحریم بود و تحلیل شان این بود که ایران تسلیم شود، به این چهار سال هم ادامه دادند، گفتند تولید نفت باید به صفر برسد و سایر خواستههایی که مطرح میکردند. این به نتیجه نرسید، به دو دلیل، یک دلیل دلیل حقوقی است، یعنی امریکا نمیتواند خلاف ضوابط و مقررات بین المللی کشوری را وادار کند به اینکه از حق مسلم خودش بگذرد. انرژی هستهای براساس عضویت ما در ان پی تی حق مسلم ما است. یعنی عضویت در یک سازمان بین المللی دو وجه دارد، یک تعهداتی که کشور عضو میپذیرد، دو امتیازهایی که از این عضویت برخوردار میشود. این را بچه دبستان هم تشخیص میدهد که کسی تعهدات را بدهد، اما از امتیازها برخوردار نباشد، بنابراین این حرف کاملاً روشن است. منتها امریکاییها از آغاز پیروزی انقلاب تا روی کارآمدن ترامپ از دور اول یک تجربه با ایران دارند.
از روی کار آمدن ترامپ به بعد، در این چهار سال اول، بعد هم کمی در دوره بایدن و الان هم دوره جدید ترامپ، دارند تجربه دیگری میکنند. تجربه اول این بود که آنها سعی میکردند یکسری مطالبی را در دنیا مطرح کنند و امام آنها را رفع کرد. دیروز اگر در فرمایشات حضرت آقا دقت کرده باشید، ایشان تأکید میکنند که حضرت امام براساس برخورد عقلانیت و نه احساسی مبانی منطقی انقلاب را بیان کرد این مبانی بر اساس ما میتوانیم، ما باید مقاومت کنیم، استقامت و خودکفایی داشته باشیم، به ویژه در حوزه دفاعی، شاید ۵ اصل را مقام معظم رهبری در صحبت هایشان بعنوان تبیین مبانی امام در اداره انقلاب اسلامی بیان میکنند. امریکاییها در طول تقریباً حدود ۴۰ سال در برخورد عقلانی با نگاه به واقعیتهایی که برای آنها ایجاد شد، دیدند مقابل ایران شکست خوردهاند. دوباره مقام معظم رهبری دیروز که به اعتقاد من در فرمایش دیروز ایشان هم جهاد تبیین است، هم اعلامیه مرحله دوم امکان دوم؟ انقلاب در آن است و هم یک تاریخ شفاهی است، بیان کردند. در این واقعیت امریکاییها در یکصد سال اخیر تعبیری رهبری این است که هرگز به این ضعف نیفتاده بودند. امریکاییها واقعیتی را دیدند که زمانی که انتخابات دور اول ترامپ بود، پذیرفتند واقعیت به نفع شان در دنیا نیست، نمیتوانند خواسته هایشان را اعمال کنند، نمیتوانند دیگران را متقاعد کنند. رویکرد جدیدی را شروع کردند که من این ادبیات و دوره جدید را عرض میکنم.
امریکاییها در دوره جدید گفتند ما کاری به واقعیات نداریم، اما ما میگوییم آنچه که ما میگوییم باید شود. گرچه از دور در گذشته استفاده میکردند ولی سعی میکردند که همراهی دیگران را داشته باشند، یک منطقی برای آن درست کنند، نگرانیهایی نسبت به ایران درست کنند که حرف شان را جا بیندازند و موفق نشدند. در این دوره جدید میگویند، چون ما میگوییم باید بشود. ترامپ نوع سیاستگذاری در داخل و خارج در چهار سال اول و الان هم در ادامه در چهار سال دوم این است. چهار تا موضوع در دوره اول ترامپ داشت، این چهار موضوع که هیچکدام از آنها حل نشد، در چهار سال اول و همان هم موجب شکست اش شد، الان به ۱۰ موضوع تبدیل شده است و همه چالش برانگیز.
سؤال: تقریباً در دوره جدید هم هیچکدام از موضوعات دستاوردی برای او نداشته است؟
متکی: بله، نداشته است و لذا برخی از کسانی که کمی عقلانیت در آنها است به او گفتند در یکی از سوژههایی که میتواند برای تو حیثیتی بیاورد کار با ایران است. ترامپی که آن دوره نامهای ننوشته بود، این دوره نامه نوشت. اوباما در آغاز کارش به مقام معظم رهبری نامه نوشته بود و در اینجا تقاضای مذاکره میکند. مذاکره گام اول اش را که برداشت، اینها دچار تناقض شدند، ناشی از فشارهای دیگری که بر ایشان است؛ بنابراین یک بحث خیلی روشن است و آن این است که امریکا و هیچکس دیگری نمیتواند خلاف مقررات وضع شده بین المللی و حقوقی بین المللی حقی را از کسی سلب کند. ایران حق ذاتی اش است به دلیل عضویت اش در ان پی تی که از غنی سازی برخوردار شود. اما در عالم واقع ما چرا بر این اصرار میکنیم، برای اینکه یک پیشینه طولانی برخوردهای عهدشکنانه امریکا را داریم. ما اولین قرارداد همکاری اتمی ایران و امریکا برمی گردد به ۱۹۵۷، یعنی بیش از ۷۰ سال پیش. امریکاییها متعهد شدند در آن قرارداد که رفتار اتمی تهران را بسازند، سوخت آن را که ۲۰ درصد را تأمین کنند. انقلاب پیروز شد، نکردند. ما شریک در تولید سوخت هستهای فرانسه بودهایم، بعد از انقلاب گفتند بله ایرانیها اینجا شریک هستند و سهام دارند، اما ما به آنها سوخت نمیدهیم. این نظم کهنهای است که بر روابط بین المللی حاکم بود یعنی هر کس را که ما میگوییم باشد، هر کس را که ما میگوییم نباشد. 
انقلاب اسلامی این قاعده را برهم زد، امام این قاعده را برهم زد و اینها گفتند ما با زور حرف خودمان را به کرسی مینشانیم، ۴۶ سال است که نتواستهاند به کرسی بنشانند. ما مشکلات دیدیم، سختیها دیدیم، اما ایستادگی و مقاومت کردیم، همانطور که مقام معظم رهبری دیروز اعلام کردند. الان آنها هستند در یک دورههایی قرار گرفتهاند و میگویند ایران چرخه سوخت نداشته باشد، به چه حقی شما این حرف را میزنید. تعبیر خیلی روشن مقام معظم رهبری این بود که از کجا چنین حقی دارید، اصلاً ربطی به شما ندارد که گستاخانه و بی ادبانه بیایید و بگویید یک کشوری حق داشتن چرخه سوخت را ندارد، وظیفه و تکلیف شما نیست، شما در این زمینه کارهای نیستید. حقوقی و قانونی اش آن است، ایستادگی اش این است که ما قطعاً نمیپذیریم. به لحاظ فنی هم ما در پیشینه این امر عهدشکنیها ما را هوشیار کرده است که از یک سوراخ چند بار گزیده نشویم.
سؤال: حالا که در گام اول ما راجع به تشکیل کنسرسیوم صحبت کردیم، خارج از خاک ایران و با کشورهای منطقه، ما یک نگاهی بیندازیم به سابقه پیشنهادهایی که در مورد تشکیل کنسرسیوم بین المللی در این موضوع داشتیم و چندان هم موفقیت آمیز نبود؟
متکی: تقریباً راه حلهایی که طرف مقابل میدهد، برای حل مشکل نیست، برای اینکه به نحوی میخواهند موضوع را فعلاً از نقطه کانونی خودش خارج کنند، بعد در قسمتهای بعدی اش دچار مشکل خواهند کرد. شراکت در این امر، ما در قبل داشتیم، من مثال فرانسه را زدم. ما همکاریهای امریکا را داشتیم، تأمین سوخت میکرد تا پیروزی انقلاب. آرژانتین بعد از اینکه امریکا به ما نداد اولین کشوری بود که تأمین سوخت ۲۰ درصد برای ما میکرد برای رأکتور تهران. با فشار امریکاییها آرژانتین عذرخواهی کرد و سوخت ۲۰ درصد ما را تأمین نکرد. آنها دیدند ما در یک مسیری داریم میافتیم برای سوخت ۲۰ درصد خودمان. عین همین اتفاق در تولید اولین ماهواره ما افتاد، اولین ماهوارهای که ایران ساخت، میخواست پرتاب کند، ما امکانات پرتاب نداشتیم. از روسیه خواسته شد که امکانات پرتاب تان را به ما بدهید، ما این ماهواره را پرتاب کنیم. روسها پیام دادند که شما این را به ما بدهید و ما برای شما پرتاب کنیم. از اینجا نتیجه گرفتیم که علمی را که ما دنبال آن میرویم باید چرخه کامل آن را داشته باشیم. مثال زیبایی که مقام معظم رهبری زدند که شما ۱۰۰ نیروگاه هستهای داشته باشید، بدون چرخه سوخت، مثل داشتن نفت بدون پالایشگاه است. یعنی شما پالایشگاه وقتی نداشته باشید پس محتاج هستید که بنزین را وارد کنید و بنزین به شما نمیدهند. ما در هر علمی باید چرخه کامل آن را داشته باشیم که من مثالهای دیگر نمیزنم. بچههای ما ادامه دادند، دستگاه پرتاب را ساختند با چند ماه تأخیر و وقتی اولین ماهوارهها را پرتاب کردند که تلویزیونها هم نشان میدادند، ژنرال روسی در اتاق اش تمام قد ایستاد، سلام نظامی داد، به احترام بچههای ایران که توانستند در یک فاصله کوتاهی امکان پرتاب ماهواره را در ایران بسازند و خودکفا شوند. در چرخه سوخت همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، ما هزاران نفر دانشمند، محقق، پژوهشگر، در این مرز و بوم تربیت شدند و این توان ایرانیها است. 
بزرگان دین ما فرمودند که اگر علم در ثریا باشد کسانی از ایران به آن علم دست پیدا میکنند. ما افتخار میکنیم در تعلق به چنین ملتی که این جایگاه را دارد. هر جایی که ملت ایران اراده کرد، بتواند آن را به دست بیاورد، به دست آورد. هر جایی که اراده کرد نگذارد دشمن به اهداف اش برسد، نگذاشت برسد. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، اینکه ایران چرخه سوخت نداشته باشد، اولین اصل بنیادینی که امام امت بعنوان ثمره انقلاب برای مردم ایران به ارمغان آورد و آن ما میتوانیم است را این طرح ضد ما میتوانیم است؛ بنابراین ما هم میتوانیم در فعل مضارع اش و هم در فعل گذشته اش، توانستیم، ما چرخه سوخت را داریم، برای تأمین سوخت آن چه نیازی به دیگران داریم؛ بنابراین کنسرسیوم، ممکن است یک زمانی ما اینجا داریم تولید سوخت میکنیم، یک کشوری بگوید من هم بیایم و سرمایه گذاری کنم. این موضوع متفاوت است با اینکه ما تولید سوخت ما چه در خارج از ایران و چه در داخل ایران، منوط به این شود که ما در قالب یک کنسرسیومی حرکت کنیم و برای خودمان مسئله ایجاد کنیم. ما سوخت مان را تولید کردهایم و ادامه میدهیم، به حد نیازمان است. به اعتقاد بنده ما همینطوری که دیروز تشریح شد خیلی دقیق، صنعت هستهای صنعت مادر است. دهها رشته تحصیلی، دهها حوزه تولیدی و درمانی، پزشکی و غیر پزشکی به این صنعت گره میخورد و ارتباط پیدا میکند. ما بخواهیم به هر یک از آن حوزهها ورود پیدا کنیم، ممکن است درصد خاصی را نیاز داشته باشد که ما غنی سازی کنیم. کما اینکه برای ساخت نیروگاهی مان بله ما ۳ و نیم درصد نیاز داریم، اما برای رأکتور تهران و تولید داروها نیاز به غنی سازی ۲۰ درصد داریم. ممکن است برای یک کار علمی دیگر، یک تولید دیگر، یک نیاز دیگر، ما به ۱۰ درصد یا ۱۵ درصد نیاز داشته باشیم؛ بنابراین ما در اینجا هم باید هوشیار باشیم که خودمان را متعهد به چیزی نکنیم که فردا مشکلی برای ما ایجاد کند. نکتهای را دیروز در نگاه به سابقه مقام معظم رهبری اشاره کردند و آن این بود که یکی از رؤسای جمهوری امریکا که اتفاقاً بخشی از مذاکرات هم در یکی دو دولت قبل بودند، وقتی به او فشار آوردند که چرا با ایران دارید توافق میکنید، او گفت که من اگر بتوانم همه پیچ و مهرههای هستهای ایران را علاقمند هستم که باز کنم و اصلاً هستهای نداشته باشند. 
من یک سفری زمانی که وزیر خارجه بودم به لیبی رفتم. لیبی از آن کشورهایی است که در نتیجه همین فشارها در دوره قزافی، تمام امکانات هستهای را که ایجاد کرده بودند را با کشتی بار زدند و بردند. من در ملاقات با نخست وزیر لیبی که وزیر خارجه اش را و وزیر اطلاعات شان همه عناصر آن چادر قزافی در آن حضور داشتند گفتم شما چرا تسلیم شدید، چرا پذیرفتید، ایشان سعی کرد بهانه بیاورد آخر سر گفت که ببینید همین ساختمانی که من هستم این جا را آمریکا  بمب انداختند یعنی فشارهای شان را آوردند برای این که بپذیرند و ما مجبور شدیم پذیرفتیم، کشتی ما را زدند، هواپیمای ما را زدند، طبس حمله نظامی کردند، نمونهها و مثالهایی که دیروز مقام معظم رهبری بیان کردند، کودتای نوژه کردند، برای این که ما تسلیم اراده شان بشویم. یک ملتی اراده کرده است که خودش باشد و مستقل باشد و استقلال با وزارت خارجه میگوییم که جامعترین، زیباترین، هدیهای بود که امام راحل ما در دوازده بهمن ۵۷ بعد از پانزده سال تبعید برای ملت به ارمغان آورد، استقلال بسیار باارزش است. البته در کنارش آزادی، درکنارش جمهوری اسلامی براساس اسلام، عقلانیتی که دیروز از سیره حضرت امام مقام معظم رهبری نقل میکند، میگوید عقلانیت مبتنی بر دین است و بعد آن اصول را میشمرند و این ها، بنابراین یک منطق قابل دفاع این جا وجود دارد، همان که آمریکاییها شکست خوردند در قبال آن.
سوال: یک بخشهایی از صحبتهای رهبر معظم انقلاب اسلامی یک بخشی از سوالات ماست، اما یادآوری شما از سفر لیبی در زمان وزارت امور خارجه و اشاره شما به تامین سوخت بیست درصدی رآکتور تهران یک سوال مطرح است از زمانی که در دهه هشتاد زمانی که شما وزیر امور خارجه بودید، پیشنهاد مبادله سوخت بیست درصدی رآکتور تهران با وساطت برزیل و ترکیه مطرح شد، بپردازیم به این ماجرا که از کجا شروع شد و چه اهدافی را دنبال میکرد، برزیلیها و ترکیهایها نقش شان این وسط چه بود؟
متکی: ما وقتی که مواجه شدیم با اشکال تراشی آمریکا در عدم فروش سوخت بیست درصد توسط آرژانتین به جای دیگری هم رجوع کردیم، به بعضی از کشورها که من اسم نمیبرم، آنها هم به نوعی عذرخواهی کردند، ما در دولت نهم نیروهای هستهای ما و دانشمندان هستهای ما خودشان را آماده کردند و گرم میکردند برای این که بروند سوخت هستهای مورد نیاز در رآکتور تهران تامین کنند، این را آمریکاییها متوجه شدند و اوباما سعی میکرد بر اساس تدبیر نه همه تدبیرهاش درست بود، ولی براساس تدبیر عمل کند و آقای ترامپ این تدبیر را هم ندارد و این دقیقا در فرمایش مقام معظم رهبری دیروز بود که دولت پرسرو صدا و بی تدبیر آمریکا میآید میگوید ایران نباید چرخه سوخت داشته باشد. ایشان جاهای دیگر نشان داد که پیامهای ایران را میگیرد، از جمله زمانی که اوباما داشت خودش را گرم میکرد برای انتخابات ریاست جمهوری برای اولین، آقای جرج بوش سرکار بود، در عراق بعد از افغانستان رفتند نیروهای شان بردند، ولی ناامنی شدید بود در عراق، گفتند چرا ما موفق نمیشویم و چرا نمیتوانیم امنیت را ایجاد کنیم که دو نفر را فرستادند که بررسی کنند دلایل این عدم توفیق که جرج بوش بود، یکی آقای جیمز بیکر و دیگر لی همیلتون از حزب دموکرات و حزب جمهوری خواه، اینها بررسی کردند، گفتند مهمترین بازیگر در عراق را که ایران است، شما نادیده گرفتید، لذا موفق نمیشوید، جرج بوش تقاضای مذاکره داد، ایران نپذیرفت، مقامات عراقی تقاضا دادند در نامهای به مقام معظم رهبری که به خاطر ما شما بپذیرید مذاکره با آمریکا، مقام معظم رهبری فرمودند من وارد مذاکرات نمیشوم.
اوباما این تحولات را شنید و در رقابتهای انتخاباتی اش گفت اگر من رئیس جمهور آمریکا شوم نیروهای آمریکایی را از عراق خارج میکنم، این یکی از دلایلی بود که پیروز شد در انتخابات، شش ماه گذشت بعد از ریاست جمهوری اش و کاری انجام نداد، یک پیام فرستاد برای حاج قاسم سلیمانی شهید ما و گفت من سر قولم هستم من نیروهای آمریکایی را خارج میکنم، ۲۰۱۱ این کار را خواهم کرد و اتفاقا این کار را انجام داد، جز نیروهایی که در پایگاههای آمریکایی در عراق بودند ایشان دید ایران دارد میرود به طرف تولید سوخت بیست درصد خواستند که ایران را منصرف کنند، یک نامهای نوشت برای نخست وزیر ترکیه و رئیس جمهور برزیل آقای اردوغان و آقای دا سیلوا که الان هم باز دوباره ایشان رئیس جمهور برزیل هستند.
سوال: آن موقع چرا برای ما این بیست درصد این قدر اهمیت داشت؟
متکی: برای این که سوخت رآکتور تهران ما رو به پایان بود، ما برای بیماران و بیماران صعب العلاج که گره خورده به این دارو بودند که در این رآکتور تولید میشد باید این سوخت را تامین کنیم و دنیا هم به ما نداده بود.
سوال: چرا دنیا به ما نداده بود؟
متکی: به خاطر فشار آمریکا، آرژانتینیها منصرف شدند و دیگر ندادند به ما سوخت، آمریکاییها وقتی دیدند که ما به طرف تامین سوخت بیست درصد میرویم این نامه را نوشتند، من این نامهها را دیدم هم دست وزیر خارجه برزیل دیدم و هم وزیر خارجه ترکیه، ایشان در این نامه مینویسد که من از شما میخواهم وساطت کنید نزد ایران که ایرانیها سوخت سه و نیم درصد تولید شده اش را به ما بدهند و سوخت مورد نیاز بیست درصد شان تامین میشود یعنی دوباره آمریکاییها یک قولی را دادند ما این نامه را خبرش را طی نامهای بحث تبادل سوخت را خدمت مقام معظم رهبری فرستادم، برای من خیلی جالب است، مقام معظم رهبری در پاسخی که آقای محمدی گلپایگانی برای وزارت خارجه فرستادند مرقوم کردند که مقام معظم رهبری فرمودند اگر چه به آمریکاییها اعتماد نیست، اما من با تبادل سوخت مخالفتی ندارم، این راه را باز کرد ما رفتیم به طرف بحث تبادل سوخت آن موقع با آقای جلیلی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ما شروع کردیم به پیگیری این بحث، وزیر خارجه ترکیه دوبار آمد، وزیر خارجه برزیل دو بار آمد، بنده دوبار به برزیل سفرکردم، بحثها را به جایی رساندیم که یک توافق محکم و جامع به تصویب رسید. یکی از دوستان ترکیهای مان وقتی دیدند که ما خیلی مصریم که این چارچوبش محکم باشد و منفذ نداشته باشد، به من خصوصی گفت که محکم بایستید محکم بایستید، ما همین مسیر بر اساس اشاره حضرت آقا داشتیم که یک گوشه دیگر کار را هم دیروز حضرت آقا خودشان فرمودند که من گفتم به آنها که شما سوخت بیست درصد ابتدا در بندرعباس تحویل میگیرید، بعد سه و نیم درصد میدهید به ترکیه و تازه آن بیست درصدی که ما گرفتیم، این جا آزمایش میکنیم، راستی آزمایی میکنیم که درست است که در رآکتور تهران این سوخت عمل میکند یا نه.
سوال: رسیدید به توافق سه جانبه تهران آقای متکی بعد از آن عقب نشینی آمریکایی ها؟
متکی: در اجلاسی در تهران که اجلاس گروه ۱۵ بود، از جمله برزیل جزو گروه ۱۵ بودند، آقای اردوغان را دعوت کردیم، یک اجلاس سه جانبه در کنار اجلاس ۱۵ در تهران تشکیل دادیم و آن را ما سه وزیر خارجه امضا کردیم.
سوال: از ابتدا یک قصد جدی برای توافق وجود داشت، از ابتدای مسیری که اشاره کردید؟
متکی: وقتی که عدم مخالفت شان مقام معظم رهبری اعلام کردند، که مخالفتی ندارند، ما پروسه را جلو بردیم، این پروسه دو ماه، دو ماه و نیم طول کشید.
سوال: تا رسید به توافق سه جانبه و بعد عقب نشینی آمریکایی ها؟
متکی: آمریکاییها عقب نشینی شان به ما اثبات کرد که در اصل کار هم اینها بنای یک شیطنتی را داشتند، میدانید این نکتهای که اشاره میشود که ما چرخه سوخت را به دست آوردیم، یعنی صنعت مادر را به دست آوردیم و باز به تعبیر مقام معظم رهبری، ما تعداد کشورهایی که به این مرحله رسیدند کمتر از انگشتان دو دست است، یعنی کمتر از ده تاست، این را ساده به دست نیاوردیم. ما برای گرفتن یک قطعه که دور دنیا میگشتیم، ده قطعه بدلی به ما میفروختند، سعی میکردند بفروشند که ما در میآوردیم و تمکین نمیکردیم، تا این که توانستیم چرخه سوخت را ایجاد کنیم، آمریکاییها عقب زدند و آشکار شد یک بدعهدی و عهدشکنی دیگر آمریکاییها و ما کاملا دست آمریکاییها را میخواندیم و به همین دلیل گام به گام باید بروند. ما اگر آن موقع که تعهدات مان یک قدری به خاطر خوشبینی عمل کردیم و آنها هیچ تعهدشان را عمل نکردند خود این هم برای ما یک تجربه است.
سوال: چطور مدنظر قرار دهیم برای آن چه که صورت گرفته است و در مسیر هستیم باطرف آمریکایی و غربی؟
متکی: اگر چه دیپلماتهای ما حرفهای وقوی هستند و مذاکرات چارچوب دار و منطقی را انجام میدهند، اما فکر میکنم که ما باید یک محدوده زمانی و بازه زمانی راتعریف کنیم.کما این که از ابتدا هم در نظر دو طرف بود که این مذاکرات مثلا یک سقف دو ماههای داشته باشد که ما الان از مرز دو ماه میگذریم تقرییا، یک محدوده زمانی باید تعریف کنیم، ورود به ادامه مذاکرات منوط به پذیرش صحبتهای اولیه است. صحبتهای اولیه هم حق غنی سازی، تعهد به رفع تحریمها و تعهد به عدم حرکت به سوی سلاح هستهای است از سوی دو طرف.
سوال: الان که مواضع متناقض مقامات آمریکایی در مذاکرات غیر مستقیم با جمهوری اسلامی ایران و خواستههای آنها و تاکید موکد آنها روی غنی سازی صفر این را چطور میبینید؟
متکی: من فکر میکنم در دور بعدی مذاکرات آمریکاییها به طور مستقیم یا غیرمستقیم به صراحت یا با کنایه بار دیگر این غلط را تکرار کنند، من گمان میکنم که ما مجموعههای حرفهای زده شده را منتشر کنیم، این نظر شخصی من است ما مجموعه مذاکرات را منتشر کنیم و بگوییم آمریکاییها علی رغم حرفهایی که زده بودند و که ما خط قرمزمان رفتن ایران به طرف سلاح هستهای است، الان زیرش زدند و این حرفهای شان است و ما از ابتدا هم در نامه هشت در یادداشت غیر رسمی هشت بندی که به آقای ویتکاف داد آقای عراقچی در آن ذکر شده بود این مبانی و جالب است که آقای ویتکاف در پاسخ به آقای عراقچی توسط وزیرخارجه عمان گفتند که همه این را من قبول دارم خوب مرد حسابی همه را قبول دارید چرا زیرش میزنید، این رابه جهانیان اعلام کنیم که جهان ببیند که عهد شکن این ها هستند و الان گام بعدی مان یا رسیدن نزاع درونی ترامپ با اطرافیانش است که به یک تصمیم باید برسد دنیا دارد چنین تصویری از ترامپ را ترسیم میکند که اینها تصمیم ساز نیستند، مواضع متفاوت، متضاد برگشتن ها، غزه تا شنبه، از غزه برود بیرون غزهایها وگرنه آن جا را من جهنم میکنم و بعد حرفش را پس بگیرد یا در یمن آن طور پرهجوم حملات داشته باشد و بعد یک طرفه اعلام کند که من حملات را متوقف میکنم. زیباترین کلمات را مقام معظم رهبری گفتند که تدبیر نیست دراین دولت، من گمان میکنم که ما به مراحل نهایی مذاکرات میرسیم، مذاکرات برای مذاکرات نمیخواهیم، ما برای ژست دیپلماتیکش نمیخواهیم، ما نشان دادیم که هر وقت مذاکره به طور جدی وجود داشته باشد ما میز مذاکرات را ترک نمیکنیم، ما سیاست صندلی خالی در سازمانهای بین المللی را دنبال نمیکنیم، اما مذاکره برای مذاکره هم موضوعیت ندارد، بنابراین من فکر میکنم که اگر آمریکاییها در آخرین لحظات آخرین تصمیم شان را نگیرند در رابطه با پذیرش حق ایران و منافع ملت ایران همان طور که در صحبتهای مسئولین ما گفته شده است، دیگر دلیلی برای زحمت دادن به عمانیها و وزیر خارجه عمان و جلسات بعدی و ... وجود ندارد.
سوال: صحبتها و رهنمودهای مقام معظم رهبری در حرم مطهر امام خمینی بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران، مخصوصا نکتهای که تاکید داشتند که غنی سازی اورانیوم نکته اساسی و کلیدی در صنعت هستهای ماست، آن چه که اشاره شد در کنار البته موضوعات و مواضعهایی که آمریکاییها دنبال میکنند که ما با جمهوری اسلامی ایران مشکل داریم، با مردم ایران مشکل نداریم و در عمل و در تازهترین مورد میبینیم که دونالد ترامپ ورود ایرانیها را به دوازده کشور آمریکا ممنوع میکند؟
متکی: نکته دیگری مقام معظم رهبری در بحث مادر بودن هستهای تاکیدداشتند و آن این است که ما در کشور تبیین نمیکنیم این معنا را، البته در این دو سه روز گذشته تلویزیون یک سری برنامههایی را در رابطه با حوزههای گسترده کاربرد هستهای شروع کرده است که باید با میزگردها و با حضور اندیشمندان و اینها باز بشود که هستهای یک سلاح هستهای و یک انرژی هستهای به معنای تولید برق نیست که این را مقام معظم رهبری بر آن تاکید داشتند. این نکته آخری که اشاره کردید اگر تکرار بفرمایید من به آن بپردازم.
سوال: میگوید که صحبتهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، ممنوعیت ایرانیها به آمریکا که فرمان تازه دونالد ترامپ در کنار همه صحبتهایی که اشاره میکند که با مردم ایران مشکلی نداریم و اگر مشکلی است با نظام جمهوری اسلامی ایران است؟
متکی: آمریکا مشکلش با مردم جهان است، یعنی آمریکاییها در مواجه با افکار عمومی دنیا باختند، آمریکاییها یک زمانی مدل و الگو بودند، ۵۰ سال پیش، ۶۰ سال پیش، نظرسنجیهایی که میشد آمریکا به عنوان الگو، مدل، این نقطه ایده آل، فرهنگ آمریکایی، دانسینگ آمریکایی و فست فود آمریکایی اینها برای جوانهای این منطقه ما آسیای غربی یک آرزو بود، یک الگو بود آمریکا، الان بعد از ۵۰ سال آمریکا به مرز تنفر رسیده است. آمریکاییها تمام امکانات رسانهای شان و فضای مجازی به کار گرفتند برای این که مثل گذشته رژیم صهیونیستی را محق و مبارزان فلسطینی را تروریست قلمداد کنند. اما در جنگ رسانهای باختند، غزهایها با بیش از دویست شهید رسانهای توانستند به افکار عمومی در دنیا غلبه کنند؛ بنابراین آمریکاییها این حرکتهایی که در رابطه با کشورها میکنند، ویزا نمیدهیم، بهمان نمیکنیم، نشان دهنده این است که تا به حال هم عصاره نخبگان دنیا را میمکیدند، الان به اعتقاد ما سازمان عالی پناهندگان در دنیا و سازمان ملل باید بررسی کنند که اینها این همه نخبگان که از جهان سوم یا ربودند یا تطمیع کردند یا ترغیب کردند بردند و از آنها استفاده میکنند باید پول اینها را بپردازند، بنابراین این که ایرانیها آمریکایی ممنوع کنند یا هشت کشور دیگر که نروند به آمریکا اینها یک بازیهای بچگانه سبک است که خیلی چیزی برای آقای ترامپ نمیآورد. ما نمیدانیم که ما تا کی باید نون گندم خودمان را بخوریم و اینها را نصیحت کنیم که اینها هم گوش نمیکنند متاسفانه.