الحاق یا تثبیت اشغال؟ گزینه دشوار نتانیاهو برای اجرا یا تعویق طرح الحاق
آنچه که این روزها از آن به طرح الحاق در کرانه باختری تعبیر می شود در اصل همان تثبیت اشغال و استمرار بخشیدن به آن بر اساس استراتژی اشغال خزنده است .
رژیم صهیونیستی از همان اولین روزهای اشغال کرانه باختری با اجرای استراتژی موسوم به اشغال خزنده و بر اساس یک نقشه از پیش طراحی شده به ساخت شهرک های موسوم به صهیونیست نشین در مناطق استراتژیک، حاصلخیز و پرآب این منطقه اقدام کرد و مهاجران یهودی افراطی و بسیار متعصب را در این شهرک ها اسکان داد و آنها را مسلح کرد.
این شهرک ها در طی 5 دهه گذشته در سه نوار امنیتی جداگانه از شمال به جنوب کرانه باختری گسترش یافته و ضمن شقه شقه کردن این منطقه، شهر قدس را از هر چهار سو تحت محاصره کامل قرار داده اند. بر این اساس یکی از اهداف شهرک سازی از همان ابتدا، جداکردن شهر قدس ازسایر مناطق کرانه باختری به منظور تبدیل آن به پایتخت ابدی این رژیم بوده و این سیاست از زمان اشغال فلسطین به طور مستمر پیگیری شده است.
بر این اساس از طرح الحاق می توان به تیر خلاص تعبیر کرد که رژیم صهیونیستی با اجرای آن در تلاش است راهبرد اشغالگرانه خود طی چند دهه متمادی را به سرانجام برساند و آن را نهایی کند. وقتی از اجرای طرح الحاق سخن به میان می آید گویی ممکن است چنین به ذهن متبادر شود که این آغاز طرح است اما با در نظرگرفتن روند شهرک سازی هایی که در چند دهه گذشته بی وقفه دنبال شده است ، طرح الحاق به معنایی تکمیل روند اشغالگرانه گذشته است که البته در صورت اجرا باز می تواند ابعاد گسترده تری پیدا کند و به اشغال کل کرانه باختری و سپس گسترش آن به سایر کشورهای همجوار از جمله اردن منتهی شود.
با این حال رژیم صهیونیستی به اجرای طرح الحاق یا همان زدن تیر خلاص به یک زمان سنجی دقیق نیاز دارد چرا که امکان دارد با یک خطای محاسبه همه چیزش رو از دست بدهد. از این رو به نظر می رسد برای این رژیم و بخصوص جناح افراطی ترحاکم به رهبری نتانیاهو پیش بینی دقیق از نتایج انتخابات آتی امریکا در آبان ماه آینده فاکتور مهم و بسیار تعیین کننده است.
اگر روند انتخابات به پیروزی مجدد ترامپ و جناح راستگرای حاکم بینجامد در این صورت این رژیم برای زدن تیر خلاص دستکم چهار سال دیگر هم فرصت در اختیار خواهد داشت و می تواند به اقتضای شرایط و بخصوص با در نظرگرفتن ملاحظات انتخاباتی ترامپ آن را به تاخیر بیندازد اما درست برعکس اگر روند تحولات به سمت شکست ترامپ و راستگرایان حاکم پیش رود در این صورت این رژیم تلاش خواهد کرد تا قبل از اینکه دوره ترامپ به انتها برسد طرح الحاق و یا زدن تیر خلاص را در دستور کارخود قرار دهد.
شاخص های موجود از جمله تشدید فشارهای اقتصادی در لبنان، اجرای طرح موسوم به قانون قیصر برای تشدید تحریم های اقتصادی سوریه ، افزایش و تشدید تحریم ها علیه ایران، آغاز مذاکرات به اصطلاح راهبردی امریکا با عراق برای قانونی بخشیدن به حضور نظامی امریکا در عراق و ایجاد اخلال در روابط افغانستان با ایران که در همه آنها رد پای رژیم صهیونیستی محسوس است، همگی در این چارچوب معنا پیدا می کند که این رژیم در اجرای طرح الحاق از طریق مشغول سازی محور مقاومت و چالش سازی برای آن جدی است و احتمالا به پیروزی مجدد ترامپ اطمینان ندارد.
اما از ان جا که اجرای این طرح در این مقطع زمانی می تواند به چالش های داخلی و خارجی ترامپ بیفزاید لذا به نظر می رسد این رژیم تا زمان برگزاری انتخابات صبر خواهد کرد اما در صورتی که شکست ترامپ و راستگرایان قطعی شود بلافاصله آن را عملی خواهد کرد. از این رو تهدید هایی که از این ناحیه متوجه موجودیت فلسطینی است بسیار جدی است و فقط مسئله زمان است که از چند ماه تا حداکثر چند سال ممکن است تفاوت پیدا کند.
بر این اساس فلسطینی ها چاره ای ندارند جز اینکه اتحاد و همبستگی شان را تقویت و تمام توان خود را برای مقابله با آن بسیج کنند و البته یک فرصت طلایی هم در اختیار دارند و آن آغاز جنبش اعتراضی ضد الحاق و ضد اشغال و وصل کردن آن به جنبش ضد تبعیض نژادی و ضد نمادهای برده داری است که از امریکا تا اروپا امتداد دارد.
-----------------------------------------
احمد کاظم زاده